۲۵ فروردین ۹۷

ساخت وبلاگ
امروز یک روز عالی و پر استرسی بود اول این ک مبعث پیامبر بود  و اینکه قرار شد مامانا امروز باهم آشنا بشن از صبح به شدت استرس داشتم و خوشحال اولین دیدار خیلی خوب بودش قشنگ مامانا گرم بودن باهمو هرازگاهی سکوتی حکم فرما بودش بینمون ۱ساعت پیش هم بودیم ولی انقد واسم سخت بود انگار ۱۰ ساعت کنار هم بودیم خلاصه خداروشکر خیلی خووووب بودش ایشالا قدم های بعدیمون به همین خوبی بگذره و خاطره ساز بشه واسه هردومون عشقم...

از دیروز ک ب هر دری میزدیم همو ببینن نمیشد

A

امروز دقیقه ۹۰  پیام دادمو شد ک باهم قرار بزاریم و چن قدم جلوتر بریم خدارو شکر خوب بود خوش گذشت گفتیم خندیدیم مامان از عروسش هی میگف  خلاصه این ی ساعت با سکوتی هی پیش میومد میشکست ب خوبی گذشت روز خیل خوبی بود ایشالا رو ب روز های بهترو دونفریمون

 

تولدی دوباره...
ما را در سایت تولدی دوباره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : avznikio بازدید : 240 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 21:59